دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۰۹ ۰۴:۱۳:۳۵

اقتصادکارامد- تصاویری که از دل انفجار اسکله شهید رجایی بندرعباس به ثبت رسید به نیابت از کلمات، راوی حقیقت شدند؛ روایتی دقیق و بی‌واسطه از حادثه‌ای که قرار است امروز، فردا و برای همیشه در حافظه‌ جمعی ما بماند.

یک-واقعه-آخرالزمانی

جهان صحنه‌ رویدادهایی است که گاه تلخ و تکان‌دهنده از راه می‌رسند؛ بلایای طبیعی، جنگ‌ها، تصادفات و دیگر بحران‌ها، لحظه‌ای زندگی را دگرگون و جان انسان‌ها را به خطر می‌اندازند. یکی از این حوادث، روز گذشته، ششم اردیبهشت ۱۴۰۴، در استان هرمزگان رخ داد؛ دیاری که تنها گستره‌ای از خاک و آب نیست بلکه سرزمین صلابت، تاریخ و غرور است؛ جایی که صدای بیداری و مقاومتش همواره از امواج دریا فراتر رفته و در گوش تاریخ طنین انداخته است.

اما دیروز چه گذشت؟ در اسکله شهید رجایی بندرعباس، انفجاری مهیب رخ داد؛ انفجاری که صدها نفر را زخمی کرد و تعدادی کشته بر جای گذاشت. در میان این آشوب و دلهره، عکاس خبرگزاری ایرنا مرکز هرمزگان، به خط مقدم بحران رفت؛ با دوربینی در دست و دلی پر از مسئولیت، لحظاتی را ثبت کرد که واژه‌ها از روایتشان ناتوانند. تصاویر او با قدرتی شگفت عمق فاجعه را عریان کردند؛ عکس‌هایی که نه تنها روایتگر انفجار، بلکه گویای زخم‌های روح جمعی یک شهر بودند.

یک قاب آخرالزمانی

در میان تصاویری که عکاس ایرنا ثبت کرده، یکی بیش از همه نفس را در سینه حبس می‌کند؛ یک قاب آخرالزمانی. همه چیز در آن بوی مرگ می‌دهد: آسمانی تیره و دودگرفته، درختانی سیاه‌چهره، ساختمان‌های نیمه‌ویران، خودروهای متلاشی، نورافکن‌هایی که شکسته و خاموش شده‌اند و نرده‌هایی که از شدت ضربه بی‌جان بر زمین افتاده‌اند و در این ویرانی بی‌کران، چند انسان ایستاده‌اند؛ هراسان اما مصمم. در میان دود و وحشت آن‌ها هنوز ایستاده‌اند تا کمک کنند، تا امید را زنده نگه دارند.

این عکس خود به تنهایی روایت انفجار، ویرانی و در عین حال انسانیتی است که حتی در دل جهنم هم خاموش نمی‌شود و می‌توان چه مرثیه‌هایی راجع به این تصویر نوشت و آن طور که دلمان می‌گوید تفسیرش کرد.

غول سیاه حادثه از دل لنز ایرنا

در قصه‌های کودکی، غول‌ها همیشه با هیبتی عظیم و چهره‌ای سیاه ظاهر می‌شدند؛ هر چه غول بزرگ‌تر بود، تصویرش در ذهن ترسناک‌تر و هراس‌انگیزتر نقش می‌بست. امروز تصویری که از لنز خبرگزاری ایرنا ثبت شده، یادآور همان غول سیاه و مهیبی است که در خاطرات کودکی می‌شناختیم؛ دودی عظیم و سیاه برخاسته از انفجار که در قامت یک غول، ماشین‌آلات را بلعیده و گویی هنوز گرسنه به بلعیدن باقی تجهیزات انسانی ادامه می‌دهد. غولی که به نظر می‌رسد آهن و فولاد غذای همیشگی‌اش شده‌اند.

تصاویری که صفحه‌ اول روزنامه‌ها را تسخیر کردند

امروز صبح، نگاهی گذرا به صفحه‌ نخست روزنامه‌ها کافی بود تا دریابیم روایت حادثه چطور در ذهن جمعی شکل گرفته است؛ «جام جم»، «اعتماد»، «خراسان» «همشهری»، «شرق»، «سیاست روز» و بیش از ۳۰ روزنامه‌ دیگر، گویی همه یک لنز داشتند، گویی همه یک عکاس به دل حادثه فرستاده بودند و در یک قانون نانوشته، همه یک صدا می‌خواستند عمق فاجعه را روایت کنند، اما در حقیقت این تصاویر محصول دوربین یک نفر بود؛ عکاسی از ایرنا که با جسارت و حضور در میان دود و ویرانی، صحنه‌هایی خلق کرد که زبانِ واژه‌ها از توصیفش ناتوان است. همان چند قاب ثبت شده، بی‌واسطه بر صفحه‌ نخست روزنامه‌های ایران نقش بست و تصویری واحد از انفجار، ویرانی و وحشت در ذهن مردم حک شد.

رخنه در صفحات رسانه‌های بین‌المللی

اما اثرگذاری این تصاویر تنها به صفحات روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های داخلی محدود نبود. آن‌ها به راحتی از مرزهای کشور عبور کرده و راه خود را به صفحات خارجی نیز گشودند. مرور دقیق صفحات رسانه‌های بین‌المللی به خوبی نشان می‌دهد رسانه‌هایی همچون «Ap news»،«nbcnews» «Anadolu Ajansi» و بیشتر رسانه‌هایی که قصد داشتند ابعاد فاجعه‌ بندرعباس را به جهانیان منتقل کنند، به ناچار به سراغ لنز ایرنا رفتند. در واقع این تصاویر چنان قدرت و تأثیری داشتند که نه تنها در ایران، بلکه در رسانه‌های جهانی نیز به نماد ثبت حقیقت یک حادثه تبدیل شدند.

هر رسانه با هر زاویه‌ای از روایت خود، از این تصاویر استفاده کرد تا در کنار گزارش‌های متنی و غیرمتنی، عمق بحران و فاجعه را به تصویر بکشد. برخی به این تصاویر به‌عنوان گواهی بر قدرت انفجار و ویرانی نگاه کردند، برخی دیگر از آن‌ها برای نشان دادن لحظات انسانی و تلاش‌های بی‌وقفه امدادگران استفاده کردند، اما در نهایت همه یک حقیقت مشترک داشتند: اینها تصاویری از دل یک بحران هستند.

لنز ایرنا در این میان، نه فقط به‌عنوان یک ابزار خبری، بلکه به‌عنوان پلی ارتباطی میان حوادث داخلی و افکار عمومی جهانی ظاهر شد. از رسانه‌های غربی گرفته تا خبرگزاری‌های معتبر آسیایی، همگی دست به دامن این تصاویر شدند تا روایت خود را از فاجعه‌ای که اتفاق افتاد، به بهترین شکل ممکن به جهانیان منتقل کنند. در واقع، این تصاویر به گونه‌ای فراگیر و عمیق در رسانه‌های خارجی نیز انعکاس یافتند که نمی‌توان آن‌ها را تنها به‌عنوان گزارش تصویری یک حادثه محدود کرد؛ بلکه آن‌ها تبدیل به بخشی از زبان جهانی رسانه‌ها شدند که به شکلی بی‌پرده و صریح، ابعاد انسانی و فنی این فاجعه را به نمایش گذاشتند.

جمع‌بندی

عکاسی از حادثه‌ای با چنین سطح از انفجار به هیچ‌وجه کار آسانی نیست. می‌توان هزار تصویر هولناک را تصور کرد: شعله‌هایی که هنوز خاموش نشده‌اند، انفجارهای احتمالی بعدی که در کمین‌اند و بی‌شمار خطرات دیگری که هر لحظه در دل حادثه ممکن بود رخ دهد. نمی‌شد بی‌پروا در میانه‌ آتش و دود ایستاد و به ثبت تصویر پرداخت، اما عکاس ایرنا در مرکز هرمزگان، جسارت ماندن را داشت و این کار را به بهترین نحو انجام داد که امروز در هر گوشه‌ای از صفحات خبری کشور، گواهی بر قدرت انسان در مواجهه با بزرگ‌ترین بحران‌هاست.

تصاویر ثبت‌شده خود گویای همه چیز هستند و نه تنها امروز کاربردهای خاص خود را دارند بلکه نقشی فراتر ایفا می‌کنند: ثبت روایت برای تاریخ. تاریخ از دل همین حوادث زاده می‌شود و معنا می‌گیرد؛ همانطور که در گذشته کتاب‌های تاریخ وظیفه‌ حفظ وقایع را برعهده داشتند، امروز بخشی از این مسئولیت بر دوش عکاسانی است که در میانه‌ بحران، دوربین به دست می‌گیرند.

تصاویری که عکاس ایرنا از حادثه بندرعباس به ثبت رساند، نه تنها روایتگر یک فاجعه‌ بود، بلکه حکم آینه‌ای را دارد که حقیقت تلخ این روز را به آینده منتقل می‌کند. در این عکس‌ها چیزی فراتر از ویرانی وجود دارد: عزم و اراده انسان‌ها برای ایستادن، برای مقاومت در برابر همه سختی‌ها.

 

 

یک واقعه آخرالزمانی

پیام ها

نظرتان را بیان کنید

پیام های ارسالی پس از تایید منتشر خواهند شد