نفتون: یک ایرانی ارمنی که رئیس گمرک ایران بود. وی توانست برای اولین بار اجازه استخراج نفت در ایران را به دست آورد.
نقش آفرینی در صنعت نفت ایران:
آنتوان پس از کسب اجازه انحصاری استخراج نفت در ایران، به پاریس رفت و به کمک سر هنری دراموند ولف، موفق شد با ویلیام ناکس دارسی دیدار کند و او را برای سرمایهگذاری در ایران متقاعد سازد. در همین زمان زمینشناسی فرانسوی به نام جک دو مورگان در مقالهای نوشته بود که ایران به احتمال زیاد دارای منابع نفت بسیار زیادی است.
کتابچی شخصی به نام ادوارد کوت، که یکی از کارمندان سابق جولیوس دو رویتر بود را به عنوان نماینده به لندن فرستاد تا برای دارسی نتایج تحقیقات فرانسویان را توضیح دهد. دارسی پس از مشورت با دکتر بوورتون به پیشنهاد او یک زمینشناس معروف به نام اچ.تی. برلز را برای تحقیقات بیشتر به ایران فرستاد. برلز به ایران رفت و در مورد احتمال وجود نفت در خوزستان و کرمانشاه مطالب مثبتی نوشت.
در ژانویه سال ۱۹۰۱ میلادی پس از تعداد زیادی ملاقات بین کتابچی، دارسی، ولف و کوت هرکدام تصمیم گرفتند در صورت پیدا شدن نفت در ایران، درصدی از سود آن را بین خودشان تقسیم کنند. البته به احتمال بسیار زیاد هیچکدام از این افراد نمیتوانستند مقدار واقعی سود حاصل از این تصمیم در آینده را پیشبینی کنند. به همین علت دارسی بعدها ابراز پشیمانی کرد که چرا به درصد کمی راضی شده بود.
دارسی با مقامات دولت انگلستان دیدار کرد و از کمک آنها مطمئن شد. در این زمان کتابچی خان تلاش خود را برای دادن رشوه به تمامی وزرا و اطرافیان شاه شروع کرد. در آوریل ۱۹۰۱ کتابچی با علی اصغر امین السلطان دیدار کرد و در مورد تصمیم خود برای او توضیح داد. هاردینگ سفیر انگلستان در تهران نیز با امین السلطان دیدار کرد و تلاش کرد او را برای اجازه استخراج نفت متقاعد کند. در این ملاقات او امین السلطان را متقاعد کرد که در صورت یافتن نفت به ایران ده درصد سود صادرات و پنج درصد مالیات صادرات داده شود. کتابچی با اعطای رشوه زیاد موفق شد تمامی وزرا و درباریان را خریداری کند تا اینکه این قرارداد توسط مظفرالدین شاه امضاء شود؛ سرانجام مظفرالدین شاه تنها با شرط اینکه ۴۰۰۰۰ پوند پیش پرداخت صورت گیرد و سهم ایران از ده به ۱۶ درصد افزایش یابد قرارداد را پذیرفت. البته انگلیسیها سهم ایران را از ده به شانزده افزایش دادند ولی مالیات صادرات را حذف کردند.
سرانجام در ۲۸ می ۱۹۰۱ شاه و ماریوت نماینده دارسی قرارداد را امضاء کردند و بدین ترتیب دارسی به مدت ۶۰ سال اجازه یافت که در تمامی ایران (به غیر از مناطق شمالی که با روسیه همسایه بودند) به استخراج نفت بپردازد. همچنین مقرر شد در زمان پایان قرارداد یعنی در سال ۱۹۶۱ میلادی نیز تمامی منابع شرکت استخراج نفت به مالکیت دولت ایران در آید. دولت ایران باید نمایندهای برای حفظ منافع خود و نظارت بر اعمال شرکت تعیین میکرد. به طرز عجیبی دولت، کتابچی را مسئول نظارت بر این قرارداد کرد که خود با دارسی برای ایجاد این قرارداد همدست بود.
روسها بعد از شنیدن امضای این قرارداد تلاش زیادی برای لغو یا تغییر آن انجام دادند ولیکن به موفقیت نرسیدند.
تاریخ تهیه: 11 آذر 1398
دبیر سرویس: حمیدرضا مقدم فر / پژوهشگر: آرین مقدم فر
نظرتان را بیان کنید
پیام های ارسالی پس از تایید منتشر خواهند شد
پیام ها